Saturday, February 14, 2009

ولنتاین، مکعب چوبیک و مکعب روبیک

امروز پیش دوست عزیزم، علی رفتم. این علی، منظورم فقط همین علیه! چون علی زیاد داریم، دیگه دانشجو نیست. البته نه اینکه الان بیکار و بی عار باشه ها! تو مغازه باباییش کار میکنه! البته اگه خوب فکر کنید برعکسشم درسته. مغازه یا مغازه های باباییش تو تهرانسره و تهرانسر در سر تهران یعنی در کیلومتر ده هستش. رفتم توی مغازشون که چیزی ازش بگیرم، یه دختر خانومی بود که داشت در رابطه با روز ولنتاین سخنرانی ایراد میکرد و می گفت:"روز ولنتاین دقیقا بیست و پنجم بهمن نیست. چهاردهم فوریه است. امسالم شانسی همون بیست و پنجم شده، ممکن بود بیست و شیشم بشه!!!". اصولا و حتی فروعا جشن ولنتاین یه جشن تهاجم فرهنگیه، چون ریشه های فسق و فجور درش آشکارا پیداست. این جشن که اولاش خیلی خوب و مذهبی و مسلمون پسند بوده و به مناسبت بزرگداشت دو روحانی مسیحی شهید در امپراطوری روم برگزار میشده، توسط یه شاعر خدانشناس بنام (سر جفری چاوسر/Sir Geoffrey Chaucer) تبدیل میشه به یه جشن برای اظهار عشق دخترا و پسرای جوون و ترگل برگل. من یه اسب آبی که کلی قرمز بود از علی گرفتم. البته این به معنای این نیست که علی به من ولنتاین دادا!این علی، منظور علی همین یادداشته، بعض شما نباشه از دوستای نیک روز گاره! در واقع روز گار، روز قار بوده که به همون دلیلی که همه میدونیم تبدیل شده به روزگار . حالا هرچی، در همین روز گار، این علی آقای ما که کلی شهروند با فرهنگ، درس خون و باوفاست و رویهمرفته خیلی آقا و پاستوریزست یه مکعب چوبیک که در ظاهر کلی شبیه مکعب روبیک هستش اما در باطن هیچ ربطی بهش نداره به من داد.
حالا چرا مکعب و به من داد!؟ چون من با مسرت و خوشوقتی هرجا میرم ادعا میکنم که تونستم شق القمر کنم و مکعب روبیک و با دو تا دستام مرتب کنم! اما این رفیق من نمی خواد قبول کنه اگه درست کردن مکعب روبیک شق القمر نباشه حداقل دیگه شق الشَمَسی هستش. خلاصه اینکه این مکعب و بمن داد و بعدشم به من گفت:"عمرا اگه بتونی ددستش کنی! چرا فکر میکنی که از من برتری!؟" منم کلی مرام براش گذاشتم و گفتم:"چی داداش!؟ اوچکتم اما حالتو میگیرم!" خلاصه این مکعب و که به توصیف همین رفیق شفیق بنده مکعب مارپله ای و به توصیف خانومیم مکعب ماری هستش مورد تجزیه و تحلیلات فنی و غیر فنی قرار دادم تا به این نتیجه رسیدم که بابا این در برابر اون مثل شوخی می مونه! کدوم در برابر کدوم؟

3 comments:

  1. !خداییش من که نفهمیدم چی شد

    ReplyDelete
  2. دوست عزیزم
    مرسی که همیشه به من سر می زنی
    مرسی که توجه داری

    ReplyDelete
  3. ؟؟؟؟؟ فکر کنم من دارم یه چیزایی میفهمم. صبر کن ...

    ReplyDelete

پایان جمهوری اسلامی ایران و آغاز جمهوری ایران

  تمدن نوین ایرانی نه موافقان نظام و نه مخالفان درک درستی از حکومت و نحوه تفکر آن ندارند. حکومت یک قدم جلوتر است از این جهت که جهان بینی ع...