

نظرسنجی بالا در سال 1388 از بازدیدکنندگان این سایت بعمل آمده است
رابرت دنيرو بازیگری است که در زمان مناسب و در جاي مناسب خودش قرار گرفته و موقعيت هاي بيشتري برای تبدیل شدن به یک سوپراستار داشته است! البته من نیز عقیده دارم دنيرو بازيگري تراز اول و درجه يکی است. باوجوداین جاي شگفتی است که چرا بعضي از ستاره ها از بعضي ديگر جلوتر هستند.
آل پاچينو تنها يک بازيگر تراز اول نيست بلکه بازيگري باروح و بااحساس است که شما را همراه خودش مي برد تا جاييکه شما در کاراکتري که او نقش آنرا ايفا ميکند غرق مي شوید.
هيچ بازيگر ديگري قادر نیست ايفاي نقش بي عيب و نقص او را تحت الشعاع قرار دهد. او صاحب چيزي است که آنرا "تسلط بر تصوير" مي نامند و در هرچه که او انجام ميدهد ردپای این مهارت را میتوان دید. شخصا، اين را نشانه ي يک اَبربازيگر می دانم.
سابقه بازيگري او بصورت حرفه اي به بيش از چهار دهه ميرسد و علاقه اش به بازيگري به دوران مدرسه اش بازميگردد که پناهگاه خود را روي صحنه ي نمايش هاي مدرسه يافت.
شما بسادگی میتوانید ببینید که برای بي عيب و نقص بودن اجرايش در صحنه تلاش زيادي ميکند. کاراکترهايش را چنان ميپروراند که هرکدام تبديل به يک اثر هنري ميشوند. اینطور می گویند که دايالوگ هايش را چندین چندبار مطالعه ميکند و از برميخواند و تا زماني که راضي نشود صحنه کليد نمي خورد.
شايد اولين بار نياز او به درست انجام دادن کار از کودکي ساده و بي پيرايه او نتيجه شده باشد و شايد بعدها فراهم کردن پول کافي براي کرايه اتوبوسي که او را به آزمون گزينش بازيگر مي رساند، آنهم پولي که با دست و پنجه نرم کردن با شرايط بد اقتصادي و دستمزدهاي ناچيزي که براي کارهاي ابتدايي اش به او ميدادند، از او بازيگري ساخت که اکنون مي بينيم. اراده محکم او براي دستيابي به يک زندگي بهتر با تحصيل در رشته بازيگري هرگز متوقف نشد و باعث شد در سال 1966 به استوديو هنرپيشگان راه یابد. در آنجا تحت تدريس لي استراس برگ، خالق "بازيگري به روش متد"، قرار گرفت و همين موضوع موجب اولين حضور او در تاتر گرديد.
زمانی که پاچينو خودش را در اولین فيلمش ديد، نقشش را خيلي از نقش هاي تاريکي که در تاتر ايفا ميکرد دور ندید. با وجود اين، استعداد او در ميان دنياي بازيگري بسرعت شهرت یافت. درخشانترين نقش براي او مايکل کارلئونه در فيلم پدرخوانده بود که او را به يکي از بهترين هاي دوران ما تبديل کرد.
کارکتر مايل کارلئونه يکي از خواستني ترين نقش هاي آن زمان بود. ستاره هاي در حال پيشرفت زيادي همچون رابرت ردفورد، وارن بيتي، جک نيکلسون و راين اُ-نيل براي ايفاي اين نقش ابراز علاقه کرده بودند اما نزديکترين رقيب آل پاچينو کسي نبود جز رابرت دِنيرو. بعد از بحث و جدل هاي بسيار، فرانسيس فورد کاپولا، کارگردان مجموعه پدرخوانده، بر استفاده از چهره کم تر شناخته شده آل پاچينو براي ايفاي نقش اصرار کرد. اين فيلم زندگي او را براي هميشه تغيير داد و براي او نامزدي جايزه اسکار براي بهترين نقش مکمل را به ارمغان آورد. اين فيلم چنان موفقيتي کسب کرد که قسمت دوم آن هم خيلي زود ساخته شد.
آل پاچينو در انتخاب فيلم هايش دقت بيشتري بخرج داد و هميشه بدنبال نقش هايي بود که بتواند روحش را در قالب آنها بريزد. همانطور که ديده ايم او اينکار را با ايفاي نقش در بعضي از تحسين برانگيزترين فيلم هاي دوران ما از قبيل سرپيکو و بعدازظهر سگي انجام داده است.
انتخاب هاي شجاعانه اش نه تنها در صنعت سينما بلکه در ميان طرفداران روزافزون او نيز مورد توجه قرار گرفتند. فيلم بابي ديرفيلد در سال 1977 بر پرده سينماها ظاهر شد که فروش باجه کمي داشت. اما در سال 1979 با فيلم و عدالت براي همه بار ديگر او نامزد اسکار بهترين بازيگر گرديد.
طبيعي است که بعضي از نقش هايي که يک بازيگر انتخاب ميکند چندان درخشان نباشند. ولي با کمي تردید بايد بگويم که در سال 1980 فيلمي بنام کروزينگ و فيلم ديگري بعد از آن بنام (نويسنده! نويسنده!Author! Author)، هردو از آثار نه چندان درخشان و قابل توجه آل پاچينو هستند. باوجوداين در سال بعد، او در فيلم افسانه اي (اسکارفيس/Scarface) به ايفاي نقش پرداخت که در آن زمان بسيار پرهيجان بود و هم اکنون نيز بسيار پرطرفدار است.
با اوج گيري بعد از موفقيت اسکارفيس، در سال 1985 فيلم بعدي او (انقلاب/Revolution) نام داشت که با تغييرات متني ناتمام، سقوطي بحساب مي آمد و با اشتباهات و هواي بدي که وجود داشت موجب شد تا او بخاطر بيماري ذات الريه در بيمارستان بستري شود. وقتي فيلم ساخته شد، در رابطه با استفاده از او در نقش های خوب در بین اهل سینما تجدید نظر شد و او برای چهار سال بعد از نقش هاي چشمگیر و سينما دور شد.
اما زندگي ادامه پيدا کرد و براي مدت کوتاهي پاچينو به صحنه بازگشت و بعد از آن او فيلمي را در سال 1989 بنام (لوکال استيگمتيک/ Local Stagmatic) کارگرداني کرد. باجوداين اين فيلم بنمايش عمومي در نيامد.
بعد از تحمل اين وفقه که او از سابقه برجسته اش دور شده بود، نقشي را در (درياي عشق/Sea of Love) در سال 1989 پذيرفت. گفته مي شود که اين نقش بازگشت دوباره او بود که آل پاچينويي متمايز را با همان چشمان سياه نافذ و صداي تاثيرگذار به تصوير ميکشيد. آل پاچینویی که قبلا ميشناختيم و امروز دوست داريم.
دو قسمت قبل پدرخوانده بسيار خوب جواب داده بود و همين دليل آن شد که آل پاچينو در سال 1990 با پدرخوانده 3 بازگردد. در همين دوران، مانند بيشتر بازيگران آل پاچينو نيز تصميم گرفت تا مهارتش را در کمدي با بازي در (ديک تريسي/ Dick Tracy) امتحان کند؛ که البته برايش نامزدي اسکار را براي بهترين بازيگر مکمل در پي داشت.
***

***
فهرستی از فيلم هايي که او بازي کرده در زير آمده است:
● Carlito's Way
● Heat (در این فیلم رابرت دنیرو و آل پاچینو همبازی هستند)
● Looking for Richard
● City Hall
● Donnie Brasco
● The Devil's Advocate (وکیل مدافع شیطان)
● The Insider
● Any Given Sunday
هر بازيگري تلاش ميکند تا تکنيک مخصوص خودش را پيدا کند تا بتواند آخرين تاثير ممکن را نيز بر بيننده اش بگذارد. آل پاچينو از آندسته بازيگراني است که در تمام فيلم هايش اثبات کرده است بازيگري زبردست و تمام عيار است و فرمول مخصوص خودش را براي موفقيت دارد. او در سابقه حرفه اي اش بعنوان يک بازيگر، آثار تاثیرگذاری دارد که با چيزي قابل قياس نيست و ما آنها را دوست داريم. او براستي اسطوره اي در دنياي بازيگري بحساب مي آيد اگر چه از حيث محبوبيت رابرت دنيرو از او پيشتازتر است. اما باوجوداین قابل انکار نيست که آل پاچينو بازيگر بي نقص، باروح و چيره دست دوران ما بحساب مي آيد. من شخصا به احترام او و براي بزرگداشت او از جا برمي خيزم و او را تحسين ميکنم.
-
***
پیوند های مفید:
سلام
ReplyDeleteبه نظر منم آل پاچینو بازیگرتره ولی همیشه دیدن کارهای دنیرو رو ترجیح میدم. شاید به خاطر طنزی که توی کارهای دنیرو هست باشه.
بابای
سلام
ReplyDeleteمنم ال پاچینو رو بیشتر قبول دارم قبلا زیاد خوشم نمیومد اما وقتی فیلمای زبان اصلیشو دیدم تازه به قدرتش پی بردم.فیلم دوبله شده ارزشش پاینه.برنامه هایی هم که تخصصین مثل سینما اقتباس دوبله پخش میکنن.
راستی میکی رورکم بازیگر خیلی خوبیه حتما کاراشو ببین
مرسی از سایت پر محتوات
محبوبيت ال پاچينو از رابرت دنيرو بيشتر است .نه كمتر
ReplyDelete