Friday, September 18, 2009

امان از دست این فنگ ها

مقدمه
مشتي کچل با لباس هاي يک جور! راستش را بخواهيد ايرادي نداشت، اما مشکل اينجا بود که مدت 2 ماه باهم از خواب بلند مي شديم، باهم راه مي رفتيم، با هم ضربه پا مي زديم، با هم غذا مي خورديم، با هم نظام جمع کار ميکرديم، با هم مي خنديديم و بالاخره با هم بخواب .... بگذریم ... از سربازی تنها دوران آموزشی مفید است بقیه اش فقط ...
اگر خدمت سربازي رفته باشيد تاييد مي کنيد که در دوران آموزشي واژه هاي عجيب و غريب کم نيست. بيشتر اين کلمه ها يا دستورها داراي پسوندي هستند بنام "فنگ"! در اين دوران آنقدر پافنگ، پيش فنگ، بدست فنگ و ... کردم که يک روز با خودم گفتم اين فنگ لعنتي يعني چه؟
راستش را بخواهيد نمي دانستم آن فنگ ها چه از جان ما مي خواستند. تازه غير از فنگ ها واژه هاي ناشناس ديگري هم بود مثل چاتمه، خاموت و بسياري از عناوين و القاب مثل سرجوخه، سروان، استوار و ...
* * *
ریشه یابی واژه تفنگ
در فرهنگ لغت دهخدا و عميد براي واژه فنگ با معني يا چم مناسب در اين زمينه مدخلي وجود ندارد. بناچار واژه هاي بظاهر مرکبي را جستجو کردم که داراي اين پسوند هستند. براي نمونه: تفنگ، فشنگ، پافنگ، پيش فنگ و .... اما نتيجه اي نداشت بيشترين و تنها اطلاعاتي که دريافت کردم از مداخل تفنگ و توپ بود.
تفنگ را، دقيقا معلوم نيست از چه زماني وارد زبان پارسي شده است، مي توان واژه اي تازه قلمداد کرد. قديمي ترين شواهد در بيتي از ابوطالب کليم به نقل از آنندراج است:
البته در کتاب يادداشت هاي سفر نظامي و ماجر به نوشته روبرت مک دونالد گفته شده است که براي تعليم سربازان ايراني از دستورهای پافنگ و پيش فنگ استفاده شده است که کتاب مذکور در اوايل قرن دوازدهم خورشيدي به تحرير در آمده است. تفنگ دگرگون شده واژه تپنگ يا توپنگ است. اين واژه از کلمه توپ (يکي از آلات جنگي) و، بظاهر، پسوند فنگ تشکيل شده است. تا اينجا مشکلي وجود ندارد اما در اين مدخل در رابطه با اينکه پسوند انگ (در واژه هاي ديگر، فنگ، براي راحتي در خواندن، احتمالا از واج قبلي استفاده شده است) از کجا آمده و به چه معناست صحبتي به ميان نيامده است. اما بنقل از فرهنگ لغت دهخدا در برابر مدخل توپ از ناظم الاطباء آمده است:
"ماخوذ از ترکي، يکي از اسلحه های آتشي به شکل لوله اي بزرگ که از آهن و يا مفرق سازند و بر روي چرخ گردون حمل کنند."
البته در همين مدخل در يادداشتي بخط مرحوم دهخدا آمده است که احتمالا واژه توپ در اين معني از واژه "تب" در فرانسه به معني لوله گرفته شده باشد. لازم بذکر است که واژه بندوق معرب همين کلمه است که در عربي در چم گلوله بکار مي رود.
بررسي واژه دنگ و فنگ واژه اي ديگر را، دنگ و فنگ، جستجو کردم. در برابر اين واژه نوشته شده است: "رفت و آمد، بيا و برو". که شايد از اينجا به اين نتيجه برسيم که فنگ به معني "آمد يا برو" است.
بررسي واژه هاونگ واژه اي ديگر را، هونگ یا هاونگ، که از نظر ساخت به تفنگ نزديک است جستجو کردم. اين واژه از دو بخش "هاون+انگ" تشکيل شده است.
* * *
فرض ها
از تمام چيزي که در بالا آمده است 5 نظريه را مي توان دنبال کرد:
  1. تفنگ واژه اي ترکي (آذري يا استانبولي) است که به فارسي راه يافته است.
  2. واژه اي با پسوندي ترکي (آذري يا استانبولي) است.
  3. با توجه به واژه اي مانند "هونگ"، پسوند "انگ يا فنگ" پسوندي است براي ابزار يا ...
  4. يا کلمه فنگ، جزء انتهايي در دستورات نظامي مثل پافنگ ارتباطي با پسوند بکار رفته در هاونگ يا تفنگ ندارد.
  5. با توجه به ترکيب عطفي دنگ و فنگ، اين پسوند داراي معني دستوري بيا و برو است.
بررسی فرض ها به ترتيب شماره هاي 1 و 2 را ميتوان حذف کرد به دليل آنکه در فرهنگ لغت و چند مقاله دستوري مربوط به زبان ترکي استانبولي جستجو کردم چيزي دستگيرم نشد. (گرچه قابل بحث هستند) شماره 3 و 4 را ميتوان بهترين حدس ها دانست. براي اينکه مشخص بشود "انگ يا فنگ" بالاخره پسوند است يا واژه، سراغ کتاب ارزشمند ساخت اشتقاقي واژه در فارسي امروز نوشته دکتر ايران کلباسي رفتم. در صفحه 113 اين کتاب در برابر پسوند "انگ" اينچنين آمده است:
"/ang-/ که سترون است و معني "نسبت" دارد در کلماتي چون "شاهنگ، آذرنگ" قابل تجزيه است. "تفنگ، فشنگ، شلنگ، ملنگ" که نيز داراي اين وند هستند امروز بسيط بحساب مي آيند."
شاهنگ (ملکه زنبور عسل)= شاه + انگ = با شاهي نسبت دارد يا با معني دور: مانند شاه
تفنگ (اسلحه آتشین یا گرم) = توپ + انگ = با توپ نسبت دارد یا با معنی دور: مانند توپ
در اينجا بايد دو انتخاب داشته باشيم:
1. "انگ" در تفنگ به مرور زمان داراي معني و دستور نظامي شده است و بصورت واژه و گاه فعلي جدا در اصطلاحات نظامي بکار مي رود مانند: پيش فنگ. (در نظام ارتش جزء اول را خبر و جزء دوم را اجراي خبر مي گويند که به اين ترتيب فنگ حالت فعلي به خود مي گيرد.)
2. "انگ" در تفنگ ارتباطي با فنگ در دستورات نظامي ندارد و تنها شباهت ظاهري و زمينه اي دارند. در رابطه با حدس شماره 5 بايد بگويم که اين واژه "ترکيبي از نوع اتباع" است به اين معني که از دو جزء و يک حرف ربط (در اينجا واو) تشکيل مي شود. جزء اول معمولا با معني است و جزء دوم تابع جزء اول است. مانند: قر و فر. همانطور که مي بينيد تفاوت دو جزء در حرف یا واج اول است درست مانند دنگ و فنگ.
ضميمه 1: فهرست دستورات نظامي با پسوند يا فعل "فنگ"
● پا فنگ
● پيش فنگ
● بدست فنگ
● دست فنگ
● نگون فنگ
● دوش فنگ
● چاتمه فنگ
● هجومی فنگ
___________________________________________________
منابع:
● فرهنگ لغت دهخدا
● فرهنگ عميد
● فرهنگ دو زبانه فارسي به استانبولي (متاسفانه اطلاعات اين فرهنگ را يادداشت نکرده ام)
● وبسايت آذرپادگان، در يادداشتي تحت عنوان ملاحظاتي درباره‌ي زبان محاوره آذربايجان * البته منبعي که براي اين يادداشت ذکر شده است کتابي با عنوان زيراست: مطالعاتي درباره‌ي تاريخ، زبان و فرهنگ آذربايجان – نوشته‌ي فيروز منصوري
● کلباسي، ايران - ساخت اشتقاقي واژه در فارسي امروز - پژوهشگاه علوم انساني و و مطالعات فرهنگي، 1380

10 comments:

  1. سلام
    نوشته جالبی بود
    عجب حوصله ای دارین شما
    اصلا کسی دنبال قضیه این کلمه میره؟
    همیشه جزیاتو دوست دارم تو همه چی ولی گاهی ادم عقلشو از دست میده سر همین جزیات
    همینطوری میگم ربطی به این مقاله نداشت
    راستی نگفتی که چطور پیامو شخصی ارسال کنم یه راهنمایی بکن نمیدونم کدوم انتخاب کنم
    خواستی اینم ای دیمه
    nima2_1947@yahoo.com

    ReplyDelete
  2. سلام
    نوشته جالبی بود
    عجب حوصله ای دارین شما
    اصلا کسی دنبال قضیه این کلمه میره؟
    همیشه جزیاتو دوست دارم تو همه چی ولی گاهی ادم عقلشو از دست میده سر همین جزیات
    همینطوری میگم ربطی به این مقاله نداشت
    راستی نگفتی که چطور پیامو شخصی ارسال کنم یه راهنمایی بکن نمیدونم کدوم انتخاب کنم
    خواستی اینم ای دیمه
    nima2_1947@yahoo.com

    ReplyDelete
  3. سلام
    اخر یه وبلاگ درست کردم
    هنوز زیاد باهاش کار نکردم وخیلی چیزاشو بلد نیستم
    اگر تونستید یه سر بزنید

    ReplyDelete
  4. سلام
    چه خاطره خوشی داشته ای از آن ایام که فقط برای همین فنگ لعنتی اش این همه وقت صرف کرده ای برای تحقیق و تفحص. زیبا و قابل تقدیر است:)

    ReplyDelete
  5. slm dooste khobam

    delam barat tang shodeh khabari azat nist kojaee ? hame chiz khobeh?

    ReplyDelete
  6. This comment has been removed by the author.

    ReplyDelete
  7. سلام دوست خوبم،

    مي دونم كه شلوغ هستم ولي خيلي دوست داشتم ببينم همه چيز اكي هست برات؟
    دلم هم براي نظرهاي خوبت تنگ شده بود،
    واقعا شكر كه يك روز تعطيل هست تا ما بتونيم از آن به خوبي استفاده كنيم،
    خوشحالم كه از كتاب هاي دانلودي بركت گرفتي،

    موفق باشي و بدون خداوند دوستت داره،

    استر

    ReplyDelete
  8. سلام
    من اخر از این بلاگ اسپات سر در نیاوردم...کاش مثل شما انگلیسیم خوب بود
    این دفعه 10 که نظر میدم...اون بالایی که گفته پاک شده ماله من بود
    من نمیدونم کدوم در خواستو میگید! این اولین پیامتونه که خوندم نظرای پست قبلیام پاک شده..ایمیلتونم ندارم

    ReplyDelete
  9. سلام
    مرسی که نظر گذاشتی ولی چرا اشاره ای به متن نکردی؟اولش برداشته منفی از نظرت کردم!.....بگذریم از اون روز سه تا مطلب گذاشتم راستی نظرتو در باره ی پرویز شاپورم بهم بگو!خواستید پروفایلمم به اشتراک گذاشتم..اون جا علایقم تقریبا هست.بازم مرسی که بهم سر زدی دو باره بیا.
    تابعد

    ReplyDelete
  10. SALAM MORTEZA CHERA TU IN HAME PAYAM FAGHAT 1NAFAR RAJEBE NEVESHTATA HARF ZADE KHEILI BADE KARET GHABELE TAGHDIR BOOD BE KHODAM FOHSH DADAM VA HASRAT KHORDAM CHERA INHAME HASASIAT BE KHARJ NADAM RAJEBE UN SHAB AZAT MAMANOONAM ALBATE GHESMAT KHATERATESHO BISHTAR DOOST DASHTAM GHBOOL KON GHAEDATAN CHON KHODAM UNJA KENARET BOODAM
    EHSAN

    ReplyDelete

پایان جمهوری اسلامی ایران و آغاز جمهوری ایران

  تمدن نوین ایرانی نه موافقان نظام و نه مخالفان درک درستی از حکومت و نحوه تفکر آن ندارند. حکومت یک قدم جلوتر است از این جهت که جهان بینی ع...