پایان زیباست
اگر پایانی بود
ای وجود مجرد در قالبی متکثر!
مرگی در کار نیست. تو بوده ای پیش از این
و خواهی بود پس از این
تعادل در همه چیز بر قرار است
صبور باش
ظلمی در کار نیست
از آن لحظه که رشد کرده ای
همه چیز در استعداد و میل خودت نهفته بوده است
جز لطف و مهربانی چیزی در این سفره نیست
راه برای خواستن و توانستن به قدر وسع ت باز است
و مهربانی بیشتر نیستی است یا محالی دیگر در سکونی ابدی
که جز
ایکاش
ایکاش
ایکاش
چیزی در پی ندارد
در کدام کرانه در جستجوی بستن جشمانت و آرامشی؟
آرامش را جز در کرانه رهاشدگی نخواهی یافت
وجود وجود دارد
و به هر زبانی در سخن است
اگر محال نیستی و نفرین هستی را از یاد نبری
خواهی دانست که عقل و مهربانی و عدالت قیوم اند
و بازگشت به صفر بی معنی است
و میل به ماندن و داشتن عذابی ابدی است
و حل شدگی رستگاری است
و تو چه می دانی که حل شدگی چیست