بزرگترین جبر عالم، که خداوند در انجام آن از هیچکس نظرخواهی نمیکند، خلقت است. گاهی بعضی از افراد رخداد «قالو بلی» را به خلقت ارتباط میدهند که اشتباه است. خداوند بنابر علم، بخشندگی و مهربانی خود که بیانتهاست تشخیص میدهد چیزی موجود شود و میگوید: «کن فیکون.»
اگر بپذیریم جز انسان موجودات دیگر خودآگاه نیستند یا بسیار کمتر خودآگاه هستند و رنج فراوانی متحمل نمیشوند، و دوباره اگر بپذیریم بعضی از انسانها بخاطر استفاده نادرست از اختیار خویش-انتخاب-ناکرده به دوزخ فرستاده میشوند «فیها خالدون.» به معادلهای عجیب میرسیم موجودی ناخواسته خلق میشود و ناخواسته باید تصمیم بگیرد و در رنج بیپایان قرار میگیرد.
ماجرا به این معادله عجیب ختم نمیشود، حالا اگر فرض کنیم انسانی وجود دارد که ناخواسته خلق شده است اما از حق تصمیم گیری ناخواسته مناسب استفاده کرده است باوجوداین همچنان از خلقت خویش ناراضی است، به معادله عجیبتری میرسیم که خداوند را دوچندان ظالم، نادان و از-خود-راضی نشان میدهد.
پاسخهایی که به این سوال مهم توسط عقلا داده میشود، بیشتر جنبه شوخی تلخ دارند. چرا پاسخی ندارند و بیشتر فرافکنی میکنند.
گروهی پاسخ میدهند که تو میتوانی صاحب هر چیز که مال اوست شوی اگر خود را تسلیم او کنی که خود نوعی مسیردهی به انسان رنجور است تا رنج های فراوان دیگری را تحمل کند و عملا هیچ در بساط نیست.
گروهی دیگر بحث را منحرف میکنند و روی نتیجه حق انتخاب انسان مانور میدهند به این معنی که میگویند نیمی جبر و نیمی اختیار است و انسان حق انتخاب دارد تا عاقبت خود را تعیین کند. افرادی که چنین بحثی میکنند غالبا خیرخواه اما کندذهن هستند و اصل موضوع را فراموش میکنند و به مساله جبر و اختیار افعال انسان میپردازند. این در صورتی است که کسی منکر حق اختیار انسان نیست و افرادی هستند که از حق انتخاب خود به طور مناسب بهره بردهند اما از خلقت خود ناراضی هستند. (البته دینداران افراطی هستند که منکر میشوند و میگویند کسی که از حق انتخاب خود درست استفاده کند امکان ندارد ناراضی باشد که بیشتر نوعی کوتاهاندیشی و صفر-یکی اندیشدن است.)
گروهی هوشمندتر، اصل نارضایتی را منکر میشوند و معتقدند همه انسانها در انتها راضی خواهند شد که با اصل (فیها خالدون) در تضاد است.
حال سوال اینجاست که آیا پاسخی قانعکننده به این پرسش که «آیا خلقت جبری انسان ظلم نیست؟!» وجود دارد یا خیر؟
بله، یک پاسخ قانع کننده وجود دارد. در صورتیکه مبنای خداشناسی را در نظر بگیریم و بصورت «عقلانی» بپذیریم خداوند عالم، بخشنده و مهربان است و بتوانیم اصل «سبحانیت» او را نیز قبول کنیم. پاسخ سوال میشود همان که در ابتدای این مقاله گفته شد: «او از خطا بری است و عقلانیترین تصمیم را گرفته است و از سر مهربانی و بخشندگی خلق کرده است.»
پذیرش آنچه در بالا گفته شد برای انسانی که در رنج است و بنابر اصل «خفیه الهی»، قادر به دیدن خداوند نیست و نشانههایی معارضی از وجود او دریافت میکند، بسیار بسیار دشوار است.