راستش را بخواهی
فهمیدم که جز خواستن
یا شاید با کلماتی دیگر
یک تصمیم بیشتر نیستم
باقی همه اوست
به هر کس هر چه لازم است داده شده
یا شاید بتوان گفت
به هر کس هر چه لازم است داده نشده است
در نهایت
فرقی نمی کند
همه دنیا را داشته باشی
یا هیچ چیز
باید بتوانی
با دلی آرام
و قلبی مطمئن
با هر آنچه هست پیش بروی
مرز بودن و نبودن
شرف است
و مرز خواستن و نخواستن
رضایت اوست
حالا بگو مهربان جوانمرد من
مرز رضایت تو کجاست!؟